مهمترین ویژگی هومیوپاتی این است که بدون کسب اطلاعات و دانش دربارهی آن نمیتوان انتظار بهبودی کامل داشت، امری که در پزشکی رایج کاملا عکس است. بر همین اساس، با یکی از محققان حوزهی هومیوپاتی (که دورهی آموزشی این دانش را گذرانده است) گفتوگو کردیم. «سبا حسینیان» پزشک نیست و به همین دلیل نمیتواند در ایران برای بیماران خود داروی هومیوپاتی تجویز کند، هرچند به گفتهی خودش، صرفا به فلسفهی این علم علاقه دارد و فعالیت درمانی جزو اولویتهایش نیست اما اجازه دارد كه در کشورهای دیگر به درمان نیز بپردازد. مادر او سالها پیش یک بیماری لاعلاج را با هومیوپاتی درمان کرد و همین اتفاق، انگیزهای برای او شد تا به تحقیق دربارهی این رشته بپردازد. نتیجهی خواندن این گفتوگو، كسب شناختی ابتدایی است از هومیوپاتی و یافتن پاسخی برای بعضی از پرسشها؛ پس توصیه میشود كه اگر به شیوهی کار این روش درمانی علاقهمند شدهاید، بیشتر بخوانید، بیشتر بپرسید و در کل، بیشتر بدانید.
هومیوپاتی روشی برای تشخیص بیماریست یا روشی برای درمان؟
هر دو؛ البته در هومیوپاتی چیزی به نام بیماری نداریم كه بر اساسش به تعاریفی دست بزنیم بلکه «افراد بیمار» داریم. به همین دلیل گفته میشود که هومیوپاتی از فلسفهی کلنگری ناشی شده است. پس هم روش تشخیص و هم روش درمان در آن، متفاوت است.
روش تشخیصی هومیوپاتی به این صورت است که «فرد بیمار» مورد توجه است و نه بیماری او، برای درمان نیز «فرد بیمار» تحت درمان قرار میگیرد. منظورم از فرد، ویژگیهای خلقی و رفتاری، نوع تفکر، احساسات، علایق، ذائقه، ساعت خواب و دیگر مختصات رفتاری و فكری اوست که شخصیتش را تشکیل میدهد. هر انسانی در هومیوپاتی میتواند در حالت شخصیت سالم یا شخصیت بیمار باشد. وقتی بیمار میشود، بیماریهای آن شخصیت خاص، خود را در کبد، کلیه، قلب یا دیگر اندامها نشان میدهد.